جملههای خبری
معنی ضمنی ساختارهای نحوی
نحو عبارت است از بررسی روابط میان عناصر ساختمان جمله و قواعد حاکم بر نظم و توالی جملهها. ساختارهای نحوی زبان فارسی، یا خبری هستند یا انشایی. جملات خبری قابلیت اتصاف صدق و کذب را دارند.
اگر در جملهای احتمال صدق و کذب وجود داشته باشد آن را خبری میگوییم در غیر این صورت انشایی است که در آن ایجاد چیزی را طلب میکنیم. بنابراین، اصل در جملۀ خبری این است که از موضوعی به مخاطب خبری بدهیم و اصل، در جملۀ انشایی این است که ایجاد موضوعی را از مخاطب طلب کنیم. چنانچه به مقتضای حال و با اغراضی ادبی و زیبا شناختی جملۀ خبری یا جملۀ انشایی را در معنایی مجازی یا اضافی یا ثانوی به کار ببریم بلاغت آن جمله را افزایش دادهایم.
جمله خبری جملهای است که به وسیلۀ آن عمل اطلاع رسانی صورت میگیرد یا به عبارت ساده به وسیله جمله خبری، خبر میدهیم. جمله خبری دارای دو بخش نهاد و گزاره است. نهاد آن قسمتی از جمله است که دربارۀ آن میخواهیم خبر دهیم و گزاره خبری است که در مورد نهاد مید هیم.
در جملۀ « علم معانی یکی از علوم ادبی است» علم معانی، نهاد و یکی از علوم ادبی است، گزاره است. ربط بین نهاد (مسند الیه) و گزاره (مسند) را اسناد میگویند. در علم معانی، اسناد هم به وسیله فعل ربطی (بودن، شدن، گردیدن) و هم به وسیله فعل غیر ربطی صورت میگیرد. مثلاً در جملۀ « حسن کتاب را خواند» خواندن کتاب را به حسن اسناد میدهیم. بدین ترتیب اسناد جزء مفهوم مسند است.
اسناد یا حقیقی (حقیقت عقلی) است یا مجازی (مجاز عقلی). اسناد حقیقی نسبت دادن فعل به فاعل حقیقی است و به آن حقیقت عقلی هم میگویند. مثلاً گریستن ابر که گریستن (مسند ) را به ابر (مسند الیه)اسناد دادهایم و عقلاً و عرفاً به چنین اسنادی باور نداریم. اسناد حقیقی مخصوص زبان عادی و علمی است. مثلاً در زبان عادی میگوئیم فلانی رفت که مطابق با اعتقاد ما است یا در علم میگوییم آهن در حرارت منبسط میشود که مطابق با واقع و اعتقاد ما است اما اسناد مجازی مخصوص زبان ادبی است و در حقیقت ادبیات عرصه تاخت و تازهای اسناد مجازی است و یکی از دلایل مخیل بودن سبک ادبی هم همین اسنادهای مجازی است.
معنی ضمنی جملههای خبری
جملۀ خبری جملهای است که به وسیله آن عمل اطلاع رسانی صورت میگیرد منظوراز خبر، آگهی دادن واقعهای است به مخاطب و یا اظهار اطلاع است از آن چه وی میداند، ولی گاه اغراض خاصّی جز موارد فوق برای خبر تصّور میشود که جنبۀ بلاغی خاص دارد.
خبر سخنی است که مدلولش در خارج (بیرون از ذهن) و جدای از گفتار وجود داشته باشد. مقصود از راست بودن خبر، هماهنگی آن با واقعیت و حقیقت است و مراد از دروغ بودن خبر ناهماهنگ بودن آن با واقعیت است.
مقاصد و اغراض خبر، یکی فایده و دیگری لازم فایدۀ خبر است. زمانی که به مخاطب یا شنونده خبری داده شود که از آن اطلاع نداشته، فایدۀ خبر میگویند؛ ولی اگر مخاطب از خبر آگاهی داشته، هدف گوینده، دادن خبر تازه به شنونده نیست بلکه غرض او از خبر یکی از لوازم حکم است که به آن لازم فایده خبر میگویند.
گاه جملات خبری از قصد اولیه و اصلی خود (دادن پیام به مخاطب) خارج میشوند و برای اغراض دیگری به کار میروند که به آن معانی ثانوی میگویند.
آنچه قابل توجه است این است که در بحث از موازین علم معانی نمیتوان به طور دقیق تقسیم بندی هایی ایجاد کرد که حد و مرز آنها کاملاً مشخص باشد و بتوان آنها را در همه جا بیکم و کاست به کار برد. بنابراین در بحث از معانی وضمنی یا اغرا ض ثانویه پایبندی به همان اصل که اگر جملهای در معنای واقعی خود به کار نرفته باشد و این عدول به غروضی ادبی انجام شده باشد کفایت میکند.
دلیل اختلافهایی که در این تقسیم بندی ها وجود دارد این است که معانی ضمنی به موقعیتهای ارتباطی بستگی دارند و این موقعیتها متغیرند و هر کدام از بلاغت نویسان بعضی از آنها را در نظر گرفتهاند. بنابراین برای اینکه تحلیل معانی ضمنی از دقت علمی بیشتری برخوردار باشد، بهتر است ضمن صرف نظر از تقسیمبندیهای رایج، در برخورد با متن ادبی پس از مشخص کردن ساختارهای نحوی آن، بر اساس اوضاع و احوال و موقعیت کلام، معانی ضمنی این ساختارها را کشف و توصیف کنیم. هرچند ممکن است متفاوتی از معانی ضمنی جملهها وجود داشته باشد که نتوان هیچکدام آنها را نادرست دانست. میتوان گفت هر جملهای که صرفاً به مقصود آگهی دادن از واقعهای به مخاطب به کار نرفته باشد معنی ضمنی دارد.
معانی ثانوی جملات خبری
قصد اولیه و اصلی از ایراد جملات خبری، چنان که در دستور زبان گفتهاند، اخبار است. یعنی منتقل کردن پیامی به مخاطب. اما از جملات خبری برای اغراض دیگری هم استفاده میشود که در علم معانی مورد بررسی قرار میگیرد. یعنی گاهی مقاصد دیگری وظیفه اصلی یعنی اخبار را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
جمله خبری در قالب اظهار تأثر و اندوه
مقصود گوینده، اظهار تأثر و اندوه است، نه اخبار از مضمون جمله.
سیدحسن حسینی: «شب بار دگر نیام خنجر شده بود/ خفاش دوباره سایه گستر شده بود/ خورشید، سحرسرشک خون می بارید/ یک کرب و بلا ستاره پرپر شده بود».
جمله خبری در قالب توبیخ و ملامت
مثلاً کودکی که نمره خوبی نگرفته است، از احوال دوست او خبر میدهیم: پرویز بیست گرفت. در این جا خود خبر قابل اثبات و نفی است اما مراد گوینده به مقتضای حال مخاطب خبر نیست، بلکه انشاء است. یعنی لازمی از لوازم خبر را در نظر دار د که ملامت و توبیخ باشد.
شفیعی کدکنی: «هر چند شمع بزم کسانی ولی هنوز/ آتش فروز خرمن پروانۀ منی».
جمله خبری در قالب بشارت و اظهار انبساط
مقصود از اغراض ثانویه خبر، بشارت و انبساط باشد.
شفیعی کدکنی: «پای تا سرمی تپد دل، کز صفای جان چو اشك/ در حریم شوقها، آیینه دارم کردهای».
جمله خبری در قالب تشویق کردن وامید دادن
مقصود از اغراض ثانویه خبر، تشویق کردن وامید دادن باشد.
محمدرضا عبدالملکیان: «برایش نوشتم: / اندوه تو دیری نمیپاید/ به خانه بازمی گردیم/ برایش نوشتم/: کلید خانه گم نمیشود/ کلید خانه را بر گردن آویخته ام/ تا با هر تپش قلبم/ کلید پیروزی را در وجودم احساس کنم».
جمله خبری در قالب مفاخره
مقصود از اغراض ثانویه خبر، مفاخره میباشد.
شفیعی کدکنی: «نمی سازند با این تنگنای عالم هستی/ بلند است آشیان مرغان اوج همت ما را».
جمله خبری در قالب استرحام
مقصود از اغراض ثانویه خبر استرحام باشد.
شفیعی کدکنی: «رفتی و بیتو ندارد غزلم گرمی و شور/ که نگاهت مدد طبع سخن سازم بود».
جمله خبری در قالب تعظیم و تحسین
قیصرامین پور: «جان تو دوباره جامهای تازه گرفت/ از خون تو این کتاب شیرازه گرفت/ پیراهن تازه تو را میباید/ با قامت آفتاب اندازه گرفت ».
لازم به ذکر است که تعداد و تنوع اغراض پنهان در جملات خبری، محدود به اغراض یاد شده در کتب بلاغی نیست و اساساً برای اغراض ثانوی نمیتوان حد مشخص و محدودی در نظر گرفت. اغراض ثانوی که در کتب بلاغی برای جملات خبری مطرح شده است، بیانگر تمامی اغراض ثانوی متون ادبی نیست.
منابع و مآخذ
۱. اصول علم بلاغت در زبان فارسی، غلامحسین رضانژاد.
۲.طراز سخن در معانی و بیان، دکتر محمدعلی صادقیان.
۳. معانی، دکترسیروس شمیسا.
۴. معالم البلاغه در علم معانی و بیان و بدیع، محمدخلیل رجایی.
۵. مجموعه اشعار « محمدرضا شفیعی کدکنی، محمدرضا عبدالملکیان، قیصرامین پور، سیدحسن حسینی».
دیدگاهتان را بنویسید