قطعه، رباعی و دوبیتی
قطعه، رباعی و دوبیتی
Fragment، quatrain، two-couplet
قطعه
قطعه نوع ابیاتی است بر یک وزن و قافیه بدون مطلع مصرع که از اول تا آخر همه مربوط به یکدیگر راجع به یک موضوع اخلاقی و حکایت شیرین یا مدح و هجو و تهنیت، تعزیت و امثال آن باشد. حداقل قطعه دو بیت و حداکثر معمول متداول پانزده شانزده بیت باشد ولیکن بر حسب ضرورت تا حدود چهل پنجاه بیت و بیشتر از آن نیز گفتهاند (از شعرای معروف قرن ۱۳ هجری قاآنی قطعه طائیهای دارد که ابیاتش از ۵۰ متجاوز است) در این صورت فرق آن با قصیده همان است که قطعه دارای مطلع مصرع نیست یعنی قافیه را از آخر بیت اول آغاز کرده و در مصرع اول نیاوردهاند اما در قصیده شرط است که دارای مطلع مصرع باشد کلمه قطعه (با کسر قاف) به معنی پاره از هر چیزی است و چون این نوع شبیه پارهای از ابیات اواسط قصیده است آن را قطعه نامیدهاند.
گاهی برخی شاعران قطعه را مصرع میآورند و چون از لحاظ تعداد ابیات و اختلاف موضوع و مشخصات عمومی دیگر، چنین شعری را نمیتوان در شمار قصیده و غزل آورد ناچار باید آن را در شمار قطعات محسوب داشت. مثل این قطعۀ لبیبی:
«کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد/ آب پیش آمد و مردم همه بر قنطره شد/ گله دزدان از دور بدیدند چو آن/ هریکی زیشان گفتی که یکی قسوره شد/ آنچه دزدان را رأی آمد همه بردند و شدند/ بُد کسی نیز که با دزد همی یکسره شد/رهروی بود در آن راه درم یافت بسی/ چون توانگر شد گفتی سخنش نادره شد/ هرچه پرسیدند او را همه این بود جواب/ کاروانیزده شد کار گروهی سره شد».
اهمیت قطعه در ادبیات فارسی و عربی این است که این قالب برای مطالعه در شرح احوال شاعر و اطلاع از روحیات و افکار او مناسب است و بسیاری از معتقدات و اخلاقیات وی از طریق آن معلوم میشود؛ زیرا شاعران برای بیان حوادث زندگی خود و فراز و نشیبهای آن و بسیاری از وقایع و مناسبتهایشان با افراد دیگر از قالب قطعه استفاده میکنند.
مراسلات منظوم شعرا نیز که عموماً حکایت از موضوعات خصوصی و چگونگی روابط شاعران با دوستان و آشنایانشان میکند غالباً به صورت قطعه سروده شده است.
قطعه قالبی است که از همان آغاز شعر فارسی در ایران سروده میشد و همواره رواج داشته است. ترقی فوقالعاده قطعه سرایی در اواخر دوره سلجوقی اتفاق افتاد و مهمترین شاعران قطعه سرای ایرانی انوری، خاقانی و ابن یمین هستند. در ادبیات عرب نیز قطعه سرایی در دوره عباسی بسیار رایج شد؛ زیرا در این دوره قصاید رو به کوتاهی رفتند و موضوعات مختلف غیر از مدح و وصف و فخر به شعر راه پیدا کردند؛ بنابراین قطعه مجال مناسبی بود برای بیان این موضوعات در ابیات محدود.
بررسی قطعه در ادبیات فارسی نشان میدهد که منسجمترین و ضمناً متداول ترین نوع قطعه، صورت دو بیتی آن بوده است. در قطعه دو بیتی یک موضوع، اندیشه یا نکته ساده تصویر یا سروده میشود و هر دو قالب اغلب خصلت تأملی دارند؛ بنابراین دور نیست که یکی از زمینههای پیدایی رباعی، تطور قطعه به آن بوده باشد، هرچند که این مطلب نافی این حدس نیست که رباعی از شعر عامیانه مایه گرفته است.
بیت اول قطعه نیز مانند بیت نخست رباعی یا دو بیتی، معمولاً بازنمایی مطلب و بیت دوم تعمیم آن به کمک تشبیه یا توضیح است؛ مانند این قطعه دوبیتی از رودکی: «این جهان را نگر به چشم خرد نی بدان چشم کاندرو نگری/ همچو دریاست وز نکوکاری کشتیای ساز تا بدان گذری».
رباعی و دو بیتی
رباعی (چهارگانی) که آن را ترانه و دوبیتی نیز میگویند، دو بیت است که قافیه در هر دو مصراع بیت اول و مصراع چهارم رعایت شده و بر وزن مخصوص لا حول و لا قوّه الّا باللّه باشد و آوردن قافیه در مصراع سوم اختیاری است. رباعی از مخترعات شعرای فارسی است که عربها نیز تقلید کردهاند. رباعی را چهار دانه، چهار خانه و بیت نیز گفتهاند و در هند به آن چهار قاش میگویند.
رباعی قطعه شعری است که از ۴ بیت یا ۴ مصراع تشکیل شده و شکل قافیههای آن نزد شاعران مختلف متفاوت است. به این ترتیب که برخی هر ۴ مصراع را هم قافیه میآورند و برخی دیگر مصراعهای اول و دوم و چهارم یا سه مصراع اول را.
منشاء رباعی
دربارۀ منشاء و ریشۀ رباعی در ادبیات فارسی نظریههای گوناگونی وجود دارد که مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱. برخی مانند بوزانی شرقشناس معاصر معتقدند رباعی ریشۀ ترکی دارد و از آسیای مرکزی به ایران راه یافته ست. مایر دانشمند شرقشناس آلمانی نیز پیدایش رباعی را تحت تأثیر شعر ترکی یا چینی می دانست. شادروان دکتر علی اکبر فیاض نیز احتمال میداد که رباعی از نواحی شرق یعنی از طرف ترکستان به ایران آمده باشد. به عقیدۀ این افراد بازرگانانی که بعد از اسلام از طریق چین و ترکستان به ایران آمد و شد میکردند یک شکل شعری رایج از ادبیات خود را که نوعی هایکو (Haiku) بوده در بین فارسی زبانان رواج دادهاند.
۲. گروهی دیگر رباعی را حاصل تطور قطعه میدانند. زیرا رباعی هم کوتاهی و فشردگی قطعۀ دوبیتی را دارد و هم از لحاظ معنایی مانند قطعه دارای خصلت تأملی است. با این تفاوت که رباعی منسجمتر و تنش دارتر از قطعه است و مصراعهای چهارگانۀ آن نشان حرکت اندیشهای و تصویریِ مطلب رباعی است: مصرع نخست معرف مطلب، دومی رشد دهنده و باز نمایندۀ آن، سومین مصرع مکثی کوتاه و آخری تعمیم و اعتلای آن است. قافیۀ رباعی نیز با این گونه حرکتِ درونی اندیشه در آن تناسب دارد. از لحاظ تاریخی نیز رباعی همزمان با قطعه یا کمی بعد از آن در آثار نخستین سرایندگان فارسی یافت میشود.
۳. دستهای منشاء رباعی را – خصوصاً به لحاظ وزن – در اسجاع مشایخ صوفیه میدانند؛ مانند نمونه: «اگر بر هوا روی مگسی باشی/ اگر در آب روی خسی باشی/ پس دلی به دست آر تا خود کسی باشی».
ایشان معتقدند شکل چهار مصراعی علاوه بر اسجاع در فهلویات هم که اشعار اصیل ایرانی است معمول بود و بعدها به صورت تکامل یافتهتری در رباعی ظهور کرده است.
۴. کسانی که معتقدند رباعی حاصل تکامل و تغییر گونهای از اشعار دورۀ ساسانی به نام «ترانه» یا «ترانک» است. ترانه و ترانک گونه ای از اقسام شعر هجایی است که به صورت سه لختی و دارای شش یا هفت یا هشت هجا و دارای ضرب و گاهی نیز قافیه بوده است. بعدها این ترانهها و خسروانیها در دورۀ اسلامی به رباعی تبدیل شده.
دوبیتی
در اصطلاح انواع شعر، یکی از قالبهای ریشه دار شعر پارسی دوبیتی است که شعری است یازده هجایی مرکب از چهار مصرع، همه بر یک قافیه (جز مصراع سوم که آوردن قافیه در آن اختیاری است) و هریک از چهار مصراع دارای معنی مستقلی است. دوبیتی متداولترین قالب نزد همۀ اقشار مردم است، از کهنترین آنها (فهلویات) تا دوبیتیهای جدید در شعر سنتی و شعرنو، مورد پسند عامۀ مردم است.
نامدارترین وزن دوبیتیها مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل یا فعولن (بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف) است. تعداد بیشماری از دوبیتیها و همچنین فهلویات که اکثر نزدیک به اتفاق آنها دوبیتی است و به لهجه های محلی سروده شده بر این وزن است ولی دقیقاً با آن مطابقت نمیکند. لذا در مورد وزن آنها میان علمای ادب اختلاف نظر وجود دارد؛ اما آنچه در میان آرای گوناگون ایشان یگانه مینماید آن است که این وزن و آهنگ از عروض عرب گرفته نشده و پیش از ورود عرب به ایران رواج داشته است و این خود تأییدی بر ایرانی بودن این وزنها میتواند باشد.
موضوع و محتوای دوبیتیها
دوبیتیها معمولاً برای بیان احساسات عاشقانه و احوال درونی گوینده به کار میروند.
یکی از اختصاصات این اشعار آن است که مشتمل بر لغات کهنه فارسی، اصطلاحات زیبا و تعبیرات ملی است. همچنین نوعی سادگی در دوبیتیها وجود دارد که سبب میشود حتی برخی از شاعران به گویش و لهجۀ خود یا با زبان شکسته و محاوره به سرایش شعر بپردازند.
از دیگر مضامین دوبیتیها میتوان به: طبیعت گرایی، خودشناسی، خدای بینی، عشق ورزی، شوریدگی، سرگردانی، مرگ اندیشی، کله فریاد و.. اشاره کرد.
از دیگر ویژگیهای مهم دوبیتی قدرت و اصالت این اشعار است که نشانۀ آن تکرار مضمون مصراع دوم در مصراع سوم برای آماده ساختن ذهن شنونده و درک بهتر آن است.
انواع دوبیتی
دوبیتی را جدا از شکل اصلی آن که مصرعهای اول و دوم و چهارم (به جز مصرع سوم) در آن هم قافیه هستند، میتوان به سه نوع تقسیم کرد:
۱. دوبیتی با دوبیت مقفی
در این نوع فقط مصراعهای دوم و چهارم قافیه دارد؛ به عبارت دیگر بیت اول آن مصرَّع نیست و مصراعهای اول و سوم یک قافیه و مصراعهای دوم و چهارم به قافیۀ دیگر سروده میشود.
۲. دوبیتیهای به هم پیوسته
از چندین بند چهار مصراعی ترکیب میشود که این بندها در وزن متحدند و مصراعهای دوم و چهارم هربند هم قافیه. در حقیقت معانی و مضامین مخصوص ترانه یا رباعی به جای اینکه در چهار مصراع ذکر گردند در چندین بند چهار مصرعی بیان میشوند.
۳. دوبیتی نو
برخی از شعرای امروز اشعاری مرکب از چندین پاره میسازند که هر پارۀ آن از دوبیت تشکیل میشود و هریک از پارهها ممکن است از جهت قافیه به یکی از این سه صورت در آید:
الف: فقط مصرعهای دوم و چهارم دارای قافیه باشند.
ب: مصراعهای اول و سوم به یک قافیه و مصرعهای دوم و چهارم به قافیهای دیگر گفته شود.
پ: دو مصراع طرف دارای یک قافیه و دو مصراع وسط دارای قافیهای دیگر باشد.
منابع و مآخذ
۱. انواع ادبی، دکتر سیروس شمیسا.
۲. تحول شعر فارسی، دکتر زین العابدین مؤتمن.
۳. تکوین غزل و نقش سعدی، دکتر محمود عبادیان.
۴. شعر و موسیقی و ساز و آواز در ادبیات فارسی، دکتر ابوتراب رازانی.
۵. فرهنگ بلاغی و ادبی، دکتر ابوالقاسم رادفر.
۶. فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلال الدین همایی.
دیدگاهتان را بنویسید