انواع زحافات ارکان عروضی

انواع زحافات« Metric Changes» ارکان عروضی «Prosodic Foots»
اگر رکن شکل اصلی خود را حفظ کرده و تغییری در آن راه نیافته باشد آن را سالم گویند مانند فاعلاتن اما اگر در رکن تغییری ایجاد شود آن را مزاحف یا غیرسالم گویند، مثل فعلاتن یا فاعلات و غیره که بر اثر تغییری به اعتقاد قدما از فاعلاتن منشعب شده اند و بنابراین از زحافات فاعلاتن هستند.
زحاف
زحاف در لغت به مفاهیم زیر آمده است:
1.دور شدن از اصل
2. به یکسو افتادن تیر از نشانه و به هدف نخوردن آن
3.دوری از مقصد و مقصود
وزن های اصلی از تکرار یک رکن و یا تکرار دو رکن به تناوب حاصل می شود. وزن های فرعی با تغییراتی که در ارکان یا پایه ها داده می شود به دست می آید. به این تغییرات زحاف میگویند که جمع آن می شود« ازاحیف» پس زحاف تغییری است که به رکن عروضی وارد می شود تا از آن یک رکن دیگر خلق شود و به وسیلۀ آن ها وزن شعر مشخّص شود. به بیتی که زحاف در آن واقع شده است «مزاحف» می گویند.
دگرگونی در افاعیل عروضی «زحاف» ممکن است به چهار صورت اتّفاق بیفتد:
افزودن ، کاستن، اسکان، کاستن و افزودن
1.افزودن حرفی بر اصل افاعیل عروضی: مثلاً به «فاعلاتن» حرفی بیفزاییم و آن را تبدیل به «فاعلاتان=فاعلییان» کنیم که به این زحاف اسباغ گفته می شود.
2.کاستن یک یا چند حرف از اصل افاعیل: مثلاً از «مفاعیلن» دو حرف کسر کنیم و آن را تبدیل به «مفاعی=فعولن» کنیم که این زحاف را حذف می نامند.
3.ساکن کردن حرف متحرک: مثلاً حرف متحرک دوم را در «متفاعلن» ساکن کنیم و آن را تبدیل به «متفاعلن=مستفعلن» کنیم که به این زحاف اضمار گفته می شود.
4.کاستن و افزودن حروف: مثلاً یک حرف از «مستفعلن» بکاهند تا «مستعلن = مفتعلن» حاصل شود و سپس دو حرف بر آن بیفزایند تا «مفتعلاتن» پدید آید.
زحافاتی که در اصل افاعیل فقط یک تغییر (حذف، اضافه، سکون) ایجاد کنند را زحافات مفرده یا بسیط می نامند. هرگاه تغییر در اصل افاعیل بیش از یک مورد باشد آن را زحاف مزدوجه یا مرکب می گویند.
در این بخش ده تا از پرکاربرد ترین زحافات ذکر می گردد.
۱. مقبوض
تبدیل رکن مفاعیلن به مفاعلن(یعنی تبدیل هجای بلند سوم(هجای ماقبل آخر) به هجای کوتاه
2. اخرب
الف) تبدیل رکن مفاعیلن به مفعولُ (=فاعیلُ) (یعنی حذف یک هجای کوتاه از اول رکن مفاعیلن و تبدیل هجای بلند آخر رکن مفاعیلن به هجای کوتاه)
ب) تبدیل رکن مستفعلن به فعولن( یعنی حذف هجای بلند اول رکن مستفعلن و جابه جا کردن هجای بلند دوم با هجای کوتاه سوم در رکن مستفعلن)
۳.مطویّ
تبدیل مستفعلن به مفتعلن(=مستعلن) (یعنی تبدیل هجای بلند دوم رکن مستفعلن به هجای کوتاه)
۴. مکشوف
الف) تبدیل مفتعلن به فاعلن(=مفعلن)(یعنی حذف هجای دوم از رکن مفتعلن)
ب) تبدیل مفعولاتُ به فاعلن(یعنی تبدیل هجای دوم رکن مفعولاتُ که بلند است به هجای کوتاه و حذف هجای آخر رکن که کوتاه است)
۵.مخبون
الف) تبدیل رکن فاعلاتن به فعلاتن(یعنی هجای بلند اول رکن فاعلاتن به هجای کوتاه تبدیل می شود.)
ب) تبدیل مستفعلن به مفاعلن(=متفعلن) (یعنی تبدیل هجای بلند اول رکن مستفعلن به هجای کوتاه)
ج) تبدیل فاعلن به فَعَلُن( یعنی یعنی تبدیل هجای بلند اول رکن فاعلن به هجای کوتاه)
۶.مکفوف
الف) تبدیل رکن مفاعیلن به مفاعیلُ ( یعنی تبدیل هجای بلند آخر رکن مفاعیلن به هجای کوتاه)
ب)تبدیل رکن فاعلاتن به فاعلاتُ (یعنی تبدیل هجای بلند آخر رکن فاعلاتن به هجای کوتاه)
۷. محذوف
الف) تبدیل رکن فاعلاتن به فاعلن(=فاعلا) ( یعنی حذف یک هجای بلند از آخر رکن پایانی وزن)
ب) تبدیل رکن فعولن به فَعَل(=فعو) (یعنی حذف یک هجای بلند از آخر رکن پایانی وزن)
ج) تبدیل رکن فعلاتن به فَعَلُن(=فعلا) (یعنی حذف یک هجای بلند از آخر رکن پایانی وزن)
د) تبدیل رکن مفاعیلن به فعولن(=مفاعی) (یعنی حذف یک هجای بلند از آخر رکن پایانی وزن)
۸. مشکول
تبدیل رکن فاعلاتن به فعلاتُ(یعنی تبدیل هجای بلند اول رکن به هجای کوتاه و تبدیل هجای بلند آخر رکن به هجای کوتاه)
نکته : از جمع مخبون و مکفوف در یک رکن ، مشکول به وجود می آید.
یعنی فاعلاتن اگر مخبون شود می شود:فعلاتن . و اگر فعلاتن (که مخبون است) تبدیل به فعلاتُ (که مکفوفِ رکن فعلاتن است) شود مشکول می شود.
۹.منحور
تبدیل رکن فاعلاتُ به فع (یعنی حذف تمام هجاهای یک رکن به غیر از هجای اول)
۱۰.مجبوب
تبدیل رکن مفاعیلن به فَعَل(=مفا) (یعنی حذف دو هجای بلند آخر رکن مفاعیلن)
شمارۀ زحافات بسیار زیاد است (قریب به 100) و به خاطر سپردن اسامی آن ها بیهوده، زیرا اولاً در عروض جدید کاربردی ندارد و ثانیاً در مواقع لزوم می توان به کتب عروض قدیم مراجعه کرد. با این همه اسامی برخی از زحافات موجود در اوزان مشهور را ذکر می کنیم:
زحافات رکن مفاعیلن
فعولن(= مفاعی)، محذوف، زحاف حذف صورت گرفته
مفاعلن، مقبوض، قبض
مفعول(= فاعیل)، اخرب، خرب
مفعولن(=فاعیلن)، اخرم، خرم
مفاعیل، مقصور، قصر
مفاعیلُ، مکفوف، کف
فاع، ازل، زلل
فع(=فا)، ابتر، بتر
فعل(=مفا)، مجبوب، جَبّ
زحافات رکن فاعلاتن
فاعلاتُ، مکفوف
فعلاتن، مخبون
فعلاتُ، مشکول
فاعلن(=فاعلا) ، محذوف
فعلن،مخبون محذوف
زحافات رکن مفعولات
فع(=لا)،منحور
فاعلن(=مفعلا)، مطوی مکشوف
فاعلات(=مفعلات)،مطوی
زحافات رکن مستفعلن
مفتعلن(=مستفعلن)، مطوی
مفاعلن(=متفعلن)، مخبون
مفعولن(=مستفعل)، مقطوع
منابع و مآخذ
۱.آشنایی با عروض و قافیه، دکتر سیروس شمیسا.
۲. المعجم، شمس قیس رازی.
۳. درۀ نجفی، نجف قلی میرزا، تصحیح حسین آهی.
۴. شناخت شعر(عروض و قافیه)، دکتر ناصر الدین شاه حسینی.
۵. عروض فارسی: شیوهای نو برای آموزش عروض و قافیه، دکتر عباس ماهیار.
۶.عروض و قافیه در شعر فارسی، دکتر محمدحسین کرمی.
۷. مختصری در شناخت علم عروض و قافیه، دکتر جلیل مسگرنژاد.
دیدگاهتان را بنویسید