جستجو برای:
سبد خرید 0
  • کانال شعر
  • دوره‌ها
    • آموزش سرایش شعر
    • علم بلاغت
      • معانی
      • بدیع
      • بیان
    • علم عروض و قافیه
  • وبلاگ
    • علم بلاغت
      • علم بلاغت
      • معانی
        • علم معانی
        • جمله‌های خبری
        • جمله‌های انشایی
      • بیان
        • علم بیان
        • تشبیه
        • استعاره
        • مَجاز
        • کنایه
      • بدیع
        •  علم بدیع
        • بدیع لفظی
          • جناس
          • سجع
          • تکرار
        • بدیع معنوی
          • تشبیه
          • تناسب
          • ایهام
          • ترتیب کلام
    • علم عروض و قافیه
      • مفاهیم اولیۀ علم عروض
      • ارکان و اوزان عروضی
      • انواع  زحافات ارکان عروضی
      • انواع وزن شعر در زبان های گوناگون و شعر فارسی
      • مفاهیم، مبانی و تاریخچۀ قافیه در ادبیات جهان
      • انواع حروف، حرکات، عیوب و اختیارات شاعری در علم قافیه
    • سبک‌های شعر فارسی
      • سبک شناسی
        • سبک خراسانی
        • سبك بینابین
        • سبک عراقی
        • مکتب وقوع
        • سبک هندی
        • سبک بازگشت ادبی
    • دستور زبان فارسی
      • اسم
        • انواع اسم
      • فعل
        • فعل
        • اقسام فعل به اعتبار زمان
        • گذار و جهت فعل
        • وجه فعل
        • افعال معین و شبه معین
      • صفت
        • صفت
        • اقسام صفت از حيث معنا و مفهوم
    • انواع ادبی
      • انواع ادبی
        • ادبیات حماسی
          • مختصات آثار حماسی
        • ادبیات غنایی
        • ادبیات تعلیمی
      • قالب های شعر فارسی
        • قصیده
        • غزل
        • قطعه، رباعی و دوبیتی      
    • نقد و نظریه‌های ادبی معاصر
      • بینامتنیّت
      • نشانه شناسی
      • فرمالیسم روسی
      • ساختارگرایی
    • تاریخ ادبیات فارسی
      • رابطۀ ادبیات و تاریخ
      • تاریخ ادبیات ایران قبل از اسلام
      • تاریخ ادبیات ایران بعد از اسلام
    • مکتب‌های ادبی
      • مكتب ادبی كلاسيسم
      • مکتب ادبی رمانتیسم
        • چگونگی شکل گیری مکتب ادبی رمانتیسم
        • مکتب ادبی رمانتیسم
        • رمانتیسم در کشورهای مختلف
      • مکتب ادبی رئالیسم
        • مكتب ادبی رئالیسم
        • انواع رئالیسم
        • مؤلفه های آثار رئالیستی
      • مكتب ادبی سمبولیسم
  • دربارۀ ما
کانال شعر
  • کانال شعر
  • دوره‌ها
    • آموزش سرایش شعر
    • علم بلاغت
      • معانی
      • بدیع
      • بیان
    • علم عروض و قافیه
  • وبلاگ
    • علم بلاغت
      • علم بلاغت
      • معانی
        • علم معانی
        • جمله‌های خبری
        • جمله‌های انشایی
      • بیان
        • علم بیان
        • تشبیه
        • استعاره
        • مَجاز
        • کنایه
      • بدیع
        •  علم بدیع
        • بدیع لفظی
          • جناس
          • سجع
          • تکرار
        • بدیع معنوی
          • تشبیه
          • تناسب
          • ایهام
          • ترتیب کلام
    • علم عروض و قافیه
      • مفاهیم اولیۀ علم عروض
      • ارکان و اوزان عروضی
      • انواع  زحافات ارکان عروضی
      • انواع وزن شعر در زبان های گوناگون و شعر فارسی
      • مفاهیم، مبانی و تاریخچۀ قافیه در ادبیات جهان
      • انواع حروف، حرکات، عیوب و اختیارات شاعری در علم قافیه
    • سبک‌های شعر فارسی
      • سبک شناسی
        • سبک خراسانی
        • سبك بینابین
        • سبک عراقی
        • مکتب وقوع
        • سبک هندی
        • سبک بازگشت ادبی
    • دستور زبان فارسی
      • اسم
        • انواع اسم
      • فعل
        • فعل
        • اقسام فعل به اعتبار زمان
        • گذار و جهت فعل
        • وجه فعل
        • افعال معین و شبه معین
      • صفت
        • صفت
        • اقسام صفت از حيث معنا و مفهوم
    • انواع ادبی
      • انواع ادبی
        • ادبیات حماسی
          • مختصات آثار حماسی
        • ادبیات غنایی
        • ادبیات تعلیمی
      • قالب های شعر فارسی
        • قصیده
        • غزل
        • قطعه، رباعی و دوبیتی      
    • نقد و نظریه‌های ادبی معاصر
      • بینامتنیّت
      • نشانه شناسی
      • فرمالیسم روسی
      • ساختارگرایی
    • تاریخ ادبیات فارسی
      • رابطۀ ادبیات و تاریخ
      • تاریخ ادبیات ایران قبل از اسلام
      • تاریخ ادبیات ایران بعد از اسلام
    • مکتب‌های ادبی
      • مكتب ادبی كلاسيسم
      • مکتب ادبی رمانتیسم
        • چگونگی شکل گیری مکتب ادبی رمانتیسم
        • مکتب ادبی رمانتیسم
        • رمانتیسم در کشورهای مختلف
      • مکتب ادبی رئالیسم
        • مكتب ادبی رئالیسم
        • انواع رئالیسم
        • مؤلفه های آثار رئالیستی
      • مكتب ادبی سمبولیسم
  • دربارۀ ما

وبلاگ

کانال شعر > دستور زبان فارسی > فعل > فعل

فعل

19 مرداد 1403
ارسال شده توسط Admin
دستور زبان فارسی، فعل

 

ویژگی های  فعل

یکی از اقسام نه گانۀ کلمه، فعل (کنش) است و آن کلمه‌ای ست که بر (شدن یا بودن یا کاری کردن در یکی از سه زمان) دلالت کند.
فعل کلمه‌ای است که بر کار یا حالت کسی یا چیزی (یا کسانی یا چیزهایی) در یکی از زمان‌های گذشته و حال و آینده یا هر سه زمان دلالت کند.
فعل به تنهایی یا به یاری وابسته‌هایی در یکی از زمان‌های سه‌گانه بر واقع شدن امری دلالت می‌کند و امری است که به امر دیگر اسناد داده می‌شود.
فعل را باید از دو دیدگاه تعریف کرد: ۱. از دیدگاه ساختاری(صرفی) ۲ . از دیدگاه کاربردی (نحوی).
فعل از دیدگاه ساختاری(صرفی)، کلمه‌ای است که انجام گرفتن کاری یا بودن و یا داشتن و یا پذیرفتن حالتی را در زمان گذشته و حال و آینده می‌رساند و از دیدگاه کاربردی و نحوی، کلمه‌ای است که در جایگاه مسند می‌نشیند و یا مسند را به مسندالیه (نهاد) نسبت می‌دهد. مهم‌ترین و کلیدی‌ترین رکن جمله و هستۀ گزاره است.

ویژگی‌های فعل

فعل نشانه‌های لفظی‌ای دارد که عبارتند از:
۱. ضمیر‌ها یا پسوند فاعلی(-َم، -‌ی، -َ د، یم، ید، – ند) که شخص و عدد فعل را تعیین می‌کنند؛ مانند می‌روی، می‌روم.
۲. پیشوند‌های صرفی فعل؛ این عناصر عبارتند از « ب»، « م»، « می‌» و « ن».
از این پیشوند‌ها « ن» بر سر هر فعلی در می‌آید: مانند نمی‌رود، نرود، نرفت، نرو (در زبان امروز)،
اما بقیه چنین نیستند مثال: برو، می‌روم، نمی‌روم. بر سر امر بجای« ن» در زبان رسمی « م» در می‌آید مانند مرو، مزن.
یکی از دو پیشوند صرفی « می‌» و «ب» نیز معمولاً بر سر اغلب فعل‌ها داخل می‌شود؛ مانند برو، می‌رفته است.
بنابراین، چهار پیشوند صرفی « ن»، « ب»، « می‌» و « م» نیز از‌شناسه‌ها و نشانه‌های فعل‌اند.
۳. بر خلاف افعال زبان‌های دیگر، همۀ فعل‌های فارسی دو بن دارند (بن ماضی – بن مضارع) و ساختار هر فعل و هر کلمۀ مشتق دیگر از یکی از آن دو بن گرفته می‌شود.
۴. فعل، به تنهایی یک جمله است. (بنشینید)
۵. فعل، ‌شناسه می‌گیرد. 
۶. فعل، مهم‌ترین رکن جمله است و تنها کلمه‌ای است که اگر آن را از جمله حذف کنیم، ساختمان جمله فرومی ریزد و جمله، اصالت خود را از دست می‌دهد و هیچ کلمۀ دیگری هم نمی‌تواند جای آن را در جمله بگیرد.
۷. فعل، هستۀ گروه گزاره است. علی دیروز با اتوبوس به مدرسه رفت. در این جمله علی نهاد جمله است و فعل «رفت» هستۀ گزاره است.
۸. فعل تنها جزء کلامی است که از حیث شخص به اول شخص، دوم شخص و سوم شخص، و از حیث شمار به مفرد و جمع صرف می‌شود.
علاوه بر این فعل دارای خاصه‌های دیگری چون: زمان (ماضی، مضارع، مستقبل)، وجه (اخباری، التزامی، امری)، نمود، نشانۀ نفی، پیشوند‌های « ب» و « می‌» و جهت (معلوم و مجهول) نیز هست که این خاصه‌ها در هیچ یک از دیگر کلمات زبان جز فعل دیده نمی‌شود.

بن فعل

معمولاً هر کلمه‌ای بر مفهومی یا مصداقی واحد دلالت می‌کند، جز فعل که هرچند ظاهراً یک کلمه به شمار می‌آید، ولی در حقیقت چهار مفهوم را در بردارد: کار، زمان، شخص و شمار. الفاظی که این چهار مفهوم را می‌رسانند در هر فعلی هستند، و هر فعلی در حقیقت از کنار هم چیده شدن آن‌ها پدید می‌آید. از این روست که از هر بن فعلی ده‌ها فعل می‌توان ساخت که هریک از لحاظ صورت و معنی با دیگری تفاوت دارد.
هر فعلی در فارسی حداقل از دو بخش تشکیل می‌شود: بخشی که مفهوم کار یا حالت و یا اسناد از آن معلوم می‌شود و آن را بن می ­نامند. و بخش دیگر که شخص فعل (اول شخص، دوم شخص، سوم شخص، مفرد یا جمع) را می‌رساند و‌ شناسه نامیده می‌شود. و شناسۀ فعل که به دو دستۀ مفرد و جمع تقسیم می‌شوند، در همۀ فعل‌ها ثابت هستند. (-َم، ‌ی، -َ د، یم، ید، -َ ند).
هر فعلی در فارسی دو بن دارد: بنی که همۀ انواع فعل‌های ماضی و نیز فعل مستقبل به اضافۀ گروهی از مشتقّات وصفی و اسمی از آن گرفته می‌شود و آن را بن ماضی می نامند. و بن دیگر که همۀ فعل‌های مضارع و نیز فعل امر به اضافۀ گروهی از مشتق‌های وصفی و اسمی از آن پدید می‌آیند و آن را بن مضارع می‌گویند.
بن فعل، استوارترین و برترین سدی است که در برابر سیل خروشان واژه‌های رنگارنگ اصطلاح‌های گوناگون علمی، تکنیکی و صنعتی بیگانه، توان استقامت و‌ ایستایی دارد و می‌تواند چاره ساز و واژه ساز باشد.

شخص

شخص، کسی یا چیزی است که مسندالیه یا فاعل (نهاد) فعل باشد و بر حسب آن ریخت یا صیغۀ فعل ساخته می‌شود.
فعل در اسناد به مسندالیه سه قسم است یا صیغۀ « متکلم وحده» است که به آن در فارسی، اول شخص مفرد گویند؛ مانند: می‌روم، یا « متکلّم مع الغیر» است که آن را « اول شخص جمع» نامند؛ مانند: می‌رویم، « مفرد مخاطب» است که به آن « دوم شخص مفرد» گویند؛ مانند: می‌روی، یا « جمع مخاطب» است که به آن « دوم شخص جمع» گفته می‌شود؛ مانند می‌روید، یا «مفرد غایب» است که به آن « سوم شخص مفرد» گفته می‌شود؛ مانند: می‌روید، یا « مفرد غایب» است که به آن « سوم شخص مفرد» گویند؛ مانند می‌رود، یا «جمع غایب» است که به آن « سوم شخص جمع» گویند؛ مانند: ‌می‌روند.

شمار

فعل یا به یک تن و یا یک چیز نسبت داده می‌شود و یا به چند کس و یا چند چیز؛ در صورت نخست آن را مفرد گویند؛ مانند رفتم، و در صورت دوم، آن را جمع می نامند؛ مانند رفتیم و می‌رویم.
باتوجه به اینکه هر فعلی دارای سه شخص و هر شخص دارای دو صورت مفرد و جمع می‌باشد؛ هر فعل دارای شش شخص می‌شود:
۱. اول شخص مفرد: دیدم، می‌بینم.
۲. دوم شخص مفرد: دیدی، می‌بینی.
۳. سوم شخص مفرد: دید، می‌بیند.
۴. اول شخص جمع: دیدیم، می‌بینیم.
۵. دوم شخص جمع: دیدید، می‌بینید.
۶. سوم شخص جمع: دیدند، می‌بینند.

ساختمان فعل

فعل از لحاظ ساختمان بر دو قسم است: بسیط(ساده) و غیر بسیط. فعل بسیط آن است که از یک جزء تشکیل شده باشد، مانند: کردن، دیدن. و فعل غیر بسیط آن است که از دو یا چند جزء به وجود آمده باشد. مانند: وارفتن و فریب دادن. فعل غیر بسیط خود بر دو قسم است: پیشوندی و مرکّب. پیشوندی مثل ورافتادن، وارفتن، مرکّب مانند کار کردن و کتک زدن.

فعل ساده

فعل ساده به افعالی می‌گوییم که از یک ماده حاصل شده‌اند؛ یعنی دارای اجزائی نیستند که بتوان آن‌ها را جدا کرد و در ترکیب با جزئی دیگر بکار برد. این گونه فعل‌ها عبارتند از: آمدن، آوردن، آموختن.

فعل پیشوندی

بسیاری از فعل‌های سادۀ فارسی، خود از ترکیب یک پیشوند با یک ریشۀ فعل ساخته شده‌اند. اما از آغاز دورۀ فارسی میانه گویندگان این زبان، دیگر مرکّب بودن این گونه فعل‌ها را درنمی یافته‌اند.
متروك شدن پیشوند‌های کهن، که از آغاز دورۀ زبان‌های میانه، یعنی زبان‌هایی مانند پهلوانیک (پهلوی اشکانی) و پارسیک (پهلوی ساسانی)، انجام یافت موجب شد که زبان به پیشوند‌های تازه‌ای محتاج شود. برای این منظور غالباً از حرف اضافه و قید‌ها استفاده شد.
در زبان‌های ایرانی میانه این پیشوند‌های جدید به کار رفت و از آنجا به فارسی جدید، یعنی فارسی دری، انتقال یافت. پیشوند‌های فعل در فارسی دری عبارتند از: ب، بر، در، اندر، باز، فرا، فراز، فرود.
امروزه فعل پیشوندی با یکی از پیشوند‌های « باز، بر، در، فرا، فرو، فرود، وا، ور» ساخته می‌شود؛ ولی در گذشته، پیشوند‌های دیگری نیز چون فراز، با، فا، ‌ها، اندر، هوژ بوده‌اند که به مرور زمان برافتاده‌اند. و نیز در گذشته فعل‌های پیشوندی فراوانی بوده که امروزه دیگر کاربرد ندارند و جای خود را به فعل ساده یا مرکّب یا پیشوندی دیگری داده‌اند؛ مانند: اندر آموختن، برنبشتن و…

فعل مرکّب

فعل مرکّب، فعلی است که از پیوند یک فعل همکرد مانند کردن، نمودن، دادن، داشتن، ساختن، زدن، یافتن و جز آن‌ها با اسم یا صفت یا بن فعل و یا جزء دیگری که فعل­یار نامیده … می‌شود، پدید می‌آید؛ مانند: محبت کرد، یاری نمودن و…
یکی از نشانه‌هایی که از روی آن می‌توان حکم کرد که در نظر اهل زبان فعل مرکّب یک « واحد» تلقّی می‌شده، ساخت صرفی آن‌ها در بعضی زمان‌ها است. مثلاً در زبان فارسی دورۀ نخستین بر سر ماضی ساده، جزء پیشین «ب» در می‌آید: « بکرد، بنمود» در همان مورد صیغه‌های فعل مرکّب غالباً از این جزء عاری هستند. جولان کرد، روی نمود.
در فعل مرکّب مفهوم اصلی در جزء اسمی آن است، و فعل همکرد کم و بیش معنی و مفهوم خود را از دست می‌دهد و فعل همکرد کم و بیش مفهوم خود را از دست می‌دهد، و بیشتر برای رساندن مفهوم شخص و زمان و شمار به کار می‌رود. به علاوه فعل مرکّب مانند یک کلمۀ واحد، فقط یک تکیه می‌گیرد، و مفهومی معادل یک فعل ساده دارد: نگاه کردن = نگریستن.
در زبان فارسی، امروزه گرایش چشمگیری به استفاده از صورت‌های مختلفی از فعل مرکّب به جای صورت سادۀ فعل پدید آمده است، به طوری که به جای بسیاری از فعل‌های ساده، صورت همکردی آن را که با بن مضارع آن فعل، و فعل «دادن» یا «کردن» و امثال آن ساخته‌اند، به کار می‌برند.مانند: رقصیدن= رقص کردن، نالیدن= ناله کردن و…

راه‌های تشخیص فعل مرکّب

۱. به فعلیار نمی‌توان پسوند صفت برتر «تر» داد (مگر به ندرت در برخی از فعل‌های مرکّب از صفت مخصوص): علی خنده کرد.
۲. میان همکرد و فعلیار، رابطۀ نحوی وجود ندارد؛ یعنی کلمۀ همراه فعل، مفعول، مسند و.. نباشد. به دو جملۀ زیر توجه فرمایید:
مژده به شادی قلم داد. مژده به شادی سلام داد.
در جملۀ نخست، میان «قلم» و«داد» رابطۀ نحوی هست؛ زیرا قلم، مفعول فعل داد است؛ اما در جملۀ دوم، میان سلام و داد، رابطۀ نحوی وجود ندارد، بلکه ترکیب « سلام داد» کلاً، یک واحد دستوری به شمار می‌آید.
۳. معمولاً به فعلیار نمی‌توان حرف نشانۀ «را» داد: علی زمین خورد.
۴. اجزای تشکیل دهندۀ فعل مرکّب، معمولاً معنی مستقل خود را از دست می‌دهند و از ترکیب آن‌ها، پیام تازه و سومی به دست می‌آید؛ چنانکه از صدا زدن نه معنی صدا به صورت مستقل استنباط می‌شود و نه معنی زدن؛ بلکه ترکیب، واحد مستقل و تازه‌ای است و پیام و مفهوم تازه‌ای دارد و آن، خواندن و احضار کردن است.
۵. کثرت استعمال و همنشینی فراوان اجزاء ترکیب با هم.
۶. وجوه فعل‌های یاور اصلی یعنی فعل‌هایی مانند: کردن، زدن، دادن و…
۷. ثبت این گونه افعال در فرهنگ‌ها و کتاب‌های لغت به طور مستقل؛ فی المثل وقتی در لغت نامۀ دهخدا یا فرهنگ فارسی دکتر معین عناصری مانند کارکردن و کتک زدن و فرمان بردن و… به عنوان یک لغت ثبت شده تا حدی دلیل مرکّب بودن آن‌ها است.
۸. کوتاهی مجموعۀ ترکیب ساز؛ مانند: کارکردن. کلمات مرکّب کوتاه، استواری و استحکام ترکیب‌شان بیشتر از مجموعه‌های بلند است، چه هر چه مجموعۀ عناصر ترکیب ساز بلندتر باشد، ترکیب سست‌تر و به گروه نزدیک‌تر است و هرچه این مجموعه کم حجم‌تر و پرکاربردتر و کوتاه‌تر باشد، ترکیب استوارتر است. مانند: « سر به صحرا نهادن» که مجموعه‌ای بلند و غیر مرکّبند، در حالی که «فریب دادن» مجموعه‌ای کوتاه است و مرکّب. پس اصولاً کلمات و افعال مرکّب بلند استحکام کمتری دارند و به گروه نزدیک ترند.

عبارت فعلی

اصطلاح عبارت فعلی را به دسته‌ای از کلمات اطلاق می‌کنیم که از مجموع آن‌ها معنی واحدی حاصل می‌شود و غالباً معادل با مفهوم یک فعل ساده یا یک فعل مرکّب است.
عبارت فعلی علاوه بر تعریف بالا شرایط زیر را داشته باشد:
۱. دست کم سه کلمه باشد.
۲. کلمۀ نخست، حرف اضافه باشد.
۳.عنصر غیر فعلی، اسم باشد.
۴.مجموع عبارت معنی مجازی داشته باشد، یعنی مفهوم صریح هیچ یک از اجزاء مراد نباشد یا به ذهن شنونده نیاید.
۵.عبارت فعلی نیز چون یک فعل است، همۀ ویژگی‌های افعال دیگر، از جمله: لازم، متعدی، وجه، شخص و شمار را با خود دارد، اما تعدادی از این عبارات بیشتر در معنی لازم کاربرد دارند؛ مثلاً: در پوست خود نگنجیدن، از خود گذشتن، به کسی بر خوردن(ناراحت شدن)، به سرای باقی شتافتن.
در بعضی از عبارت‌های فعلی گاهی حرف اضافه حذف و در نتیجۀ آن عبارت فعلی به فعل مرکّب شبیه و یکسان می‌شود. نمونه‌هایی از تمایل به حذف حرف اضافه در کهن‌ترین آثار فارسی نیز وجود دارد؛ اما این تمایل به حذف حرف اضافه در فارسی کم کم شدیدتر شده تا آنجا که در زبان محاورۀ امروز امری جاری و عادی است.مانند: به فریاد رسیدن، فریاد رسیدن.
عبارت فعلی هم مانند گونه‌های دیگر فعل، در بستر زمان، دگرگونی‌ها و گونه گونه‌هایی داشته است: بسیاری از ساختار‌های کهن آن به کلّی از میان رفته و یا معنی خود را از دست داده و معنای نوینی یافته‌اند و نیز ساختار‌های تازۀ فراوانی پدید آمده‌اند که در شعر و نثر گذشتگان دیده نمی شود، مانند: با شنیدن این حرف از کوره در رفت.

منابع و مآخذ

۱. دستور زبان فارسی (پنج استاد)، دکتر عبدالعظیم قریب.
۲.دستور زبان فارسی، دکتر پرویز ناتل خانلری.
۳. دستور زبان فارسی، دکتر حسن احمدی گیوی.
۴. دستور مفصل امروز، دکتر خسرو فرشیدورد.
۵. فعل، دکتر حسن احمدی گیوی.
۶. فعل و گروه فعلی و تحول آن در زبان فارسی، دکتر خسرو فرشیدورد.
۷. دستور زبان فارسی، دکتر خلیل خطیب رهبر.

برچسب ها: Persian grammerverbدستور زبان فارسیفعل
قبلی انواع اسم
بعدی اقسام فعل به اعتبار زمان

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
دسته‌ها
  • ادبیات حماسی
  • انواع ادبی
  • بدیع
  • بدیع لفظی
  • بدیع معنوی
  • بیان
  • تاریخ ادبیات ایران بعد از اسلام
  • تاریخ ادبیات ایران قبل از اسلام
  • تاریخ ادبیات فارسی
  • دستور زبان فارسی
  • سبک‌های شعر فارسی
  • صفت
  • علم بلاغت
  • علم عروض و قافیه
  • غزل
  • فعل
  • قالب های شعر فارسی
  • معانی
  • مکتب ادبی رمانتیسم
  • مکتب‌های ادبی
  • نقد و نظریه‌های ادبی معاصر
برچسب‌ها
Adjective basics and history of rhyme in world literature faults and powers of a poet in the science of rhyme figures of speech form History of Persian literature Indian style Intertextuality literary genres Literary restoration style Literary school of realism Literary schools Literary theory Persian grammer Prosody and rhyme Rhetoric Science Romanticism literary schooll Science Semantics Stylistics The science of expression Types of weight of poetry verb اسم انواع ادبی انواع حروف، حرکات، عیوب و اختیارات شاعری در علم قافیه انواع وزن شعر بینامتنیّت تاریخ ادبیات فارسی دستور زبان فارسی زحافات عروضی سبک بازگشت ادبی سبک شناسی سبک هندي صفت عروض و قافیه علم بدیع علم بلاغت علم بیان علم معانی فعل قالب شعر فارسی مكتب ادبی رئالیسم مكتب های ادبی مکتب ادبی رمانتیسم نظریۀ ادبی
نوشته‌های تازه
  • مؤلفه های آثار رئالیستی
  • انواع رئالیسم
  • مكتب ادبی رئالیسم
  • مكتب ادبی سمبولیسم
  • رمانتیسم در کشورهای مختلف
دسته بندی دوره ها
دوره های من
دسته بندی دوره ها
دوره های من
برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید
Facebook Twitter Youtube Instagram Whatsapp