ادبیات تعلیمی
ادبیّات تعلیمی
Didactic literature
منظور از ادبیّات تعلیمی، ادبیّاتی است که نیک بختی انسان را در بهبود منش اخلاقی او میداند و خود را متوجه پرورش قوای روحی و تعلیم اخلاقی انسان میکند.
عرصۀ کاربرد اصطلاح ادب تعلیمی بسیار وسیع است؛ زیرا به هر حال هر اثری مطلبی را تعلیم میدهد؛ اما معمولاً این اصطلاح را وقتی به کار میبرند که قصد و هدف نویسنده آشکارا تعلیم فنّی باشد( مثل الفیّۀ ابن مالک) بسیاری از آثار طنزدار را هم میتوان گفت که جنبۀ تعلیمی دارند؛ زیرا دیدگاه خواننده را نسبت به مردم و موقعیّتها تغییر میدهند، اما به آنها ادب تعلیمی اطلاق نمیشود.
ادبیّات تعلیمی نوع ادبی است که برای تحلیل مطرح میگردد و اصطلاحی دارای بار منفی نیست؛ به علاوه، این دسته بندی مطلق نیست؛ بلکه در تحلیل آثار صرفاً به صورت نسبی به جنبۀ آموزشی و شیوۀ آنها در انگیزش مستمعین اشاره میکند که در مقابل جنبۀ دیگر آنها قرار دارد، یعنی آن جنبه که موضوعی را مطرح میکند تا قدرت انگیزشی آن را افزایش دهند و به همان نسبت لذّت هنری ایجاد کنند.
در نمایشنامههای برنارد شاو و برتولت برشت توازن فوقالعادهای میان قصد تعلیمی، ابتکار تخیّلی و برجستگی هنری دیده میشود. برخی از شاهکارهای ادبی تعلیمی هستند و برخی دیگر (مانند اولیس جیمز جویس) با آنکه پیرنگ آنها به موضوعات اخلاقی و قضاوت های اخلاقی پرداخته است، اساساً آثار تخیّلی محض است.
مختصات ادب تعلیمی
ادبیّات تعلیمی، ادبیّات ارشادی. صفت تعلیمی به معنی اختصاص یافته به امر آموزش است و به طیفی از آثار ادبی اطلاق میگردد که برای تشریح شاخهای از دانش، یا حتّی برای بیان یک نظریّه یا مضمون اخلاقی، مذهبی یا فلسفی در یک فرم تخیّلی یا داستانی طرّاحی شدهاند….
ادبیّات تعلیمی حتّی ممکن است ویژگیهای آثار تخیّلی را دارا باشد، یعنی نظریۀ مورد نظر را در قالب یک روایت داستانی یا در قالب نمایشی مجسّم نمایند تا جاذبه و تأثیر انگیزشی آن را بیشتر کنند و نیز به جنبۀ هنری آن بُعدی دلپذیر ببخشند.
در برخی از انواع مختلف تمثیل از قبیل ملکۀ پرمویانِ ادموند اسپنسر و سفر زائر جان بانیان، هدف نویسنده در افزایش تأثیر نظریّهاش عاملی ست که در انتخاب شخصیّتهای تمثیلی، تکامل پیرنگ و ابداع جزئیّات داستان بسیار تأثیرگذار است. بسیاری از انواع طنز، تعلیمی هستند؛ زیرا با شگردهای مختلفِ ریشخند بر آنند که نظر خواننده را نسبت به افراد، نهادها، دستاوردها و شیوههای مختلف رفتار تغییر دهند.
کاربرد ادبیات تعلیمی
ادبیات تعلیمی از همان ابتدا به دو معنای خاص و عام به کار رفته است. در گذشته به معنای خاص آن بیشتر توجه شده است و بعدها معنای عام آن اهمیت فوقالعادهای یافته است.
کاربرد ادب تعلیمی در معنای خاص
ادبیات تعلیمی در معنای خاص خود شامل دستورالعملهایی بوده است که به آموزش فن یا هنر خاص اختصاص داشته است. قدیمیترین نمونه از این دست شعری از هسیود یونانی (قرن هشتم قبل از میلاد) است که تجربههای کشاورزی خود را به برادرش میآموزد. ویرژیل شاعر رومی نیز منظومه ای دارد که موضوع آن چگونگی ادارۀ مزرعه و نگهداری از آن است. در زبان فارسی کتاب هایی مثل «نصاب الصبیان» از ابونصر فراهی در لغت و «دانشنامۀ میسری» در دارو شناسی و طب از این دسته هستند.
کاربرد ادب تعلیمی در معنای عام
اما ادبیات تعلیمی در معنای عام مسائل اخلاقی عرفانی مذهبی اجتماعی؛ پند و اندرز حکمت و… را شامل میشود. امروزه وقتی از ادبیات تعلیمی سخن به میان میآید منظور ادبیات تعلیمی در معنای عام است.
در یک تقسیمبندی دیگر اگر به آموزههای اخلاقی و تربیتی موجود در ادبیات فارسی توجه کنیم خواهیم دید قسمتی از این آموزهها را میتوان به آموزه های اخلاقی فردی، قسمتی را به آموزههای خانوادگی و قسمتی را به آموزههای اجتماعی تقسیم کرد.
پیشینۀ ادبیّات تعلیمی
ناقدان ادب برای شعر تعلیمی از نظر تاریخی دو مرحله قائلاند: نخست مرحلۀ ابتدایی و آغازی و آن هنگامی است که دانشهای بشر به علّت محدودیّت به هم آمیخته و گذشته از این نوشتن، بسیار اندک یاب و دشوار است. از این رهگذر است که نظم وسیلهای میشود برای تعلیم و به خاطر سپردن هرگونه دانستنی و مسألهای.
در ادب عرب، پریشانی و گسستگی معانی را در یک قصیده باید نتیجه همین خصوصیّت دانست زیرا قصیده و به طور کلی شعر که دیوان عرب خوانده شده، گنجینۀ همه دانشها و مطالب قابل یادگیری است. چون رسم کتابت و تحریر در میان قوم عرب رواج چندانی نداشته،…
یکی دیگر از ادواری که برای ادبیّات تعلیمی شناختهاند دوران انحطاط جوامع است. وقتی خلاقیّت و ابتکار هنری در جامعهای بمیرد هنرمندان و شاعرانش به کار نظم مسائل مختلف میپردازند، زیرا علم یا تاریخ ادب را موضوع آمادهای برای جلوه دادن استعداد نظم خود تشخیص میدهند و صنعت جای الهام را میگیرد.
شعر تعلیمی
شعر تعلیمی شعری است که قصد گوینده و سرایندۀ آن تعلیم و آموزش است و این آموزش هم شامل اخلاق و سیاست است و هم شامل علوم و فنون و آیینها.
شعر تعلیمی- القایی
در شعر تعلیمی- القایی، محوریت با «تو» است؛ تا آنجا که میتوان آن را به یک معنا، شعر مخاطب محور نامید. در چنین شعری، احساسات و عواطف شاعر نیز در خدمت تعلیم و تربیت مخاطب قرار میگیرد و شاعر بیش از اینکه درصدد گزارش حالات عاطفی خود (من) باشد یا دراندیشۀ ثبت گزارشی و روایتی دربارۀ قهرمان (او)، به دنبال این است که مخاطب را آموزش دهد یا تربیت کند.
شعر تعلیمی درمعنای محدود
شعر تعلیمی به معنی خاص و محدود خود و طبق نمونههای سنّتی اروپایی، شعری است که عقیدهای خاص را عرضه میکند یا فنّی را میآموزد…؛ بنابراین شعر تعلیمی به این مفهوم نمیتواند از لحاظ هنری و زیبایی و خیالانگیزی، قوی و پرمایه باشد… ، اما شعر تعلیمی یکی از دراز دامنترین و گستردهترین اقسام شعر و ادبیّات است و ما در این زمینه شاهکارهایی چون بوستان، مخزن الأسرار و حدیقه الحقیقه را داریم که شاید از ادب تعلیمی غرب وسیعتر باشد.
شعر تعلیمی با هدف آموزش
شعر تعلیمی که موضوع آن اخلاق و دانش و آموختن است در مرحلهای پیدا میشود که فرد و جامعه به مراتبی از علم میرسند و سابقۀ آن در ادب اغلب ملل دیرینه است… در شعر تعلیمی بر خلاف دیگر انواع ادبی -که در آنها در مرحلۀ اول، غرض لذّت بخشیدن است- هدف، آموختن و تعلیم است.
سابقۀ ادبیّات تعلیمی در ایران
در لابه لای انواع ادبی اعم از حماسی عرفانی و غنایی نیز نوع تعلیمی به چشم میخورد و طیف وسیعی از ادبیات فارسی را تشکیل میدهد. پند و اندرز آموزههای زهدآمیز و اخلاقیات گونههای رنگارنگ ادبیات تعلیمی فارسی است. حتی درون مایههای تغزلی و حماسی در ادبیات فارسی به نوعی با آموزشهای اخلاقی پیوند یافته است.
در آثار گذشتۀ فارسی برای شعر و ادب تعلیمی نامهای مختلفی به کار برده میشده است، از قبیل: تحقیق، زهد، پند و حکمت و وعظ؛ چنانکه خاقانی در قصیدۀ معروف خود به عنصری گوید:
خاقانی: «نه تحقیق گفت و نه وعظ و نه زهد/که حرفی ندانست از آن عنصری».
حکمت و پند از جمله موضوعاتی است که از اوایل قرن چهارم مورد توجّه شاعران ایران قرار میگیرد. نخستین شاعری که به این نوع شعر توجه میکند، رودکی است… کلیله و دمنهای را که رودکی به نظم در آورده، در حقیقت جز یک منظومۀ حکمی و اخلاقی نبوده است. شهید بلخی (ف: ۳۲۵ )، دقیقی (ف: ۳۶۷) به ویژه ابوشکور بلخی و کسائی مروزی (ف: ۳۹۱ ) بزرگترین شاعران قرن چهارم در سرودن شعر تعلیمی هستند.
شاهنامۀ فردوسی با آن که یک اثر حماسی است، از نصایح و مواعظ آکنده است. فردوسی در شاهنامه هر جا فرصتی یافته به وعظ و اندرز پرداخته، این پندها و وعظها اغلب در پایان داستانها و هنگام قتل و مرگ شاهان و پهلوانان و امثال این موارد دیده میشود.
برترین شاعران ادب تعلیمی ایران
ناصرخسرو
در قرن پنجم ناصرخسرو قبادیانی با سرودن قصاید طولانی در وعظ و حکمت و بیان پند و حکمت مشهورترین شاعر در قلمرو شعر تعلیمی است. وی که به گواه آثارش… توجه خاصّی به آگاهسازی مردم و تهذیب نفس آنان دارد، در این دوره پرورش اخلاقی و افزایش آگاهی در بین مردم را یگانه راه بیرون کشیدن آنان از فقر و تیره روزی و ضلالت و گمراهی میشمارد.
سنایی
از اوایل قرن ششم هجری، سنایی غزنوی باب جدیدی را در سرودن اشعار حکیمانه و عارفانه باز میکند. وی معانی حکمی را مخلوط به اندرز و نصیحت با عبارات فصیح و صور خیالِ عالی و تعبیرات کم نظیر همراه میآورد، موعظه و تحقیق، خصوصاً به وسیلۀ این شاعر در مثنویهایی وارد میشود او در آثار مشهور خود در عین حال که به نکات عمیق عرفانی توجه دارد، متمایل به وعظ و نصیحت و راهنماییهای اجتماعی نیز هست.
بنابراین از این قرن اشعار حکیمانه و وعظ و اندرز با نوعی دیگر؛ یعنی شعر عرفانی آمیخته میشود، چنان که در آثار بعضی از شاعران جدا کردن عرفان و حکمت و پند از یکدیگر دشوار است، مثلاً در حدیقه الحقیقه و مخزن الأسرار.
این آمیزش از قرن هفتم به بعد افزایش مییابد. از قرن هفتم به بعد توجّه به شعر تعلیمی و وعظ و حکمت- که توأم بااندیشههای عرفانی است- خصوصاً در قالب مثنوی و به تقلید از سنایی و عطار و مولوی و نظامی رواج دارد که مشهورترین آنها: مثنوی گلشن راز شیخ محمود شبستری (ف: ۷۲۱ )، جام جم اوحدی مراغهای (ف: ۷۳۸ ) و مطلع الانوار امیر خسرو دهلوی و روضه الانوار و کمال نامه از خواجوی کرمانی و مثنویهای تحفه الابرار و سبحه الابرار و سلسله الذهب جامی و… است.
وعظ و حکمت در قرن ششم و آغاز قرن هفتم منحصر به قصاید و مثنویات مختلف نیست، بلکه در قطعات هم دیده میشود. از جمله کسانی که مسائل اجتماعی و حکمی را در نهایت شیوایی در قطعات خود بیان میکند، انوری ابیوردی است و پس از او کسانی که در سرودن شعر تعلیمی در قالب قطعه شهرت بیشتری دارند، ابن یمین و پروین اعتصامی هستند.
سعدی
در قرن هفتم بزرگترین شاعر اخلاقی و اجتماعی ایران سعدی شیرازی است. او نه تنها در گلستان خود، بلکه در بوستان و قصایدش مسائل اخلاقی و اجتماعی را با نظم و تحت عناوین مختلف همراه با امثال و حکایات دلنشین مطرح میکند و در این راه بیشتر و بهتر از هر شاعر ایرانی توفیق مییابد.
مولوی
ظهور سنایی و عطّار، مقدّمۀ پیدایش شاعری توانا و صاحبدل در قرن هفتم میشود که در سخن او شعر عرفانی و حکمی فارسی به منتهای کمال میرسد، وی جلال الدین محمّد بلخی معروف به مولوی (ف: ۶۷۲) است. مولوی در طرح مباحث عرفانی و ایراد تمثیلات آموزنده و بیان معانی دشوار عرفانی و حکمی به زبان ساده دارای قدرتی کم نظیر است.
شعر تعلیمی در قدیم بیشتر شامل سرودههای اخلاقی و مذهبی و عرفانی است، ولی از انقلاب مشروطه، مسائل سیاسی و اجتماعی وارد آن میگردد.
هیچ دورهای از شعر فارسی را نمیتوان یافت که خالی از این مضامین باشد؛ البته در برخی اهمیت بیشتر و در برخی اهمیت کمتری داشته است. بنابر این خاستگاه ادبیات تعلیمی یا درونی و من شاعر است و یا بیرونی است که اجتماع و گفتمانهای غالب در آن را شامل میشود.
سابقۀ ادبیّات تعلیمی در جهان
آن طور که مدارک نشان میدهد، پارهای از نوشتارهای دینی از مصر باستان برجای مانده که پیشینۀ آنها به ۳۷۰۰ تا۲۰۰۰ ق. م میرسد. «ودا های چهارگانه» (حدود ۱۴۰۰ ق. م) و منظومههای حماسی مثل مهابهاراتا (حدود۵۰۰ ق. م ) و چندین نمایشنامه که بین سالهای ۱۱۱ ق. م- ۶۱۱ م نوشته شده است.
نوشتن آثار تعلیمی از قدیم سابقه داشته است و اتّفاقاً رواج آن در روزگاران قدیم بیشتر بوده است. لوکرتیوس- شاعر و فیلسوف رومی- در قرن اول پیش از میلاد، منظومهای دارد موسوم به \” de rerum natura \” یعنی در باب طبیعتاشیا که عقاید و آرای فلسفی اپیکور- فیلسوف یونانی- را تشریح کرده است. ویرژیل منظومۀ خود موسوم به گئورگیاس را در باب این که چطور باید مزرعهای را اداره کرد، سرود.
در فرانسه قرون وسطی، شعر تعلیمی- مذهبی در قالب قصّۀ حیوانات و کلمات قصار و ضرب المثلها به وجود آمد. در اواخر همین دوران در فرانسه این کتابها نیز نوشته شد… در قرن شانزدهم بائیف و بلو و رنسار برای پدید آوردن شعر تعلیمی کوشش بسیاری کردند و بوالو هم در قرن هفدهم با ساختن منظومۀ «فنّ شعر» خود در چنین کوششی شرکت کرد.
در قرن هجدهم ولتر- تحت تأثیر دانش پژوهی- دو اثر به وجود آورد « منظومهای دربارۀ فلسفۀ نیوتن» و «گفتار دربارۀ انسان» و همچنین «امیل» اثر «روسو» که به نثر است جنبۀ تعلیمی دارد؛ زیرا روسو نظر خود را دربارۀ تربیت در داستانی بیان میکند. در قرن نوزدهم رومانتیسم- که هواخواه برانگیختن شور و احساس در شعر بود- شعر تعلیمی را به یک سو نهاد و ضربۀ نهایی را بر آن وارد ساخت و به این ترتیب شعر تعلیمی به مفهوم سنّتی و قدیمی آن در اروپا از میان رفت.
منابع و مآخذ
۱.انواع ادبی، دکتر سیروس شمیسا.
۲.انواع ادبی در اروپا و ایران: پژوهشی در نقد تطبیقی و مقایسهای، دکتر خسرو فرشیدورد.
۳.انواع ادبی و آثار آن در زبان فارسی، دکتر حسین رزمجو.
۴.انواع ادبی و شعرفارسی، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی.
۵.انواع شعر، دکتر منصور رستگار فسایی.
۶.بررسی خاستگاه ادبیّات تعلیمی منظوم و سیر تطوّر و تحوّل آن در ایران، دکتر احمدرضا یلمهها.
۷.جستارهایی در ادبیّات تعلیمی ایران، دکتر مریم مشرف.
۸.طرحی برای طبقهبندی انواع ادبی در ادبیات کلاسیک، دکتر سید مهدی زرقانی.
۹.فرهنگ توصیفی اصطلاحات ادبی، آبرامز، ترجمۀ سعید سبزیان.
۱۰.واژنامۀ هنر شاعری، میمنت میرصادقی.
دیدگاهتان را بنویسید